کد مطلب:150297 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:256

آفات ادامه هبوط بر زمین
در زندگی صحیح زمینی اصل در ارزش نهادن به مقدسات است و اینكه نگذاریم چیزهایی كه به واقع و در حقیقت مقدس اند از جایگاه اصلی خود كاهش یابند و گرنه زمین كه روبروی ماست چیزی نیست كه مورد بی حرمتی قرار گیرد، آنچه فوق زمین است ممكن است در زندگی زمینی مورد غفلت قرار گیرد. هر كس با مقدسات حقیقی، عمیقا دلبری نكند، هبوط خود را ادامه داده است. مگر این نیز قصه


ما نیست كه «قلنا اهبطوا منها جمیعا» - بقره / 38 - ای آدمها، همه شما زمینی شدید، هبوط كردید حالا اگر در زمین به آسمان فكر نكنیم هبوطمان را ادامه داده ایم، حالا آیا ما را روی زمین آورده اند كه ثابت كنیم زمینی نیستیم آسمانی هستیم یا اینكه گفته اند اصلا زمین، منزلگاه ابدی شماست؟ اگر منزلگاه ابدی ما زمین است كه نامش هبوط نیست، هبوط یعنی پایین آمدن از جایگاه اصلی. پس اگر انسان به مقدسات فكر نكند، معنی و فلسفه زمینی بودنش را در مدتی معین از دست داده است. پس هر انسانی كه به امور مقدس دل نسپارد، بی راهه می رود و كربلا خصوصا در نشان دادن این واقعیت، بسیار موفق بوده است، كربلا روشن كرد كه وقتی جامعه ای مقدسات را از دست داد بی دلیل ترین انسانها می شود و پست ترین كارها از او سر می زند. به این نكته فكر كنید كه آیا می شود روی زمین باشیم و فقط به زمین فكر كنیم؟ این كه هبوط است، زمین كه خودش در معرض نگاه ما هست، در زمین بودن و به غیب برین فكر كردن، معنی زمینی بودن ما است، یعنی ما آمده ایم روی زمین برای همین و گرنه ما گرفتار زمین شده ایم، پس باید در زمین مقدسات اصل باشد. این برهان قرآنی ما است، یعنی ما از قرآن این نكته را می فهمیم، اگر انسان به مقدسات فكر نكند و مقدسات را نشناسد و مقدسین را به خاطر قداستشان محترم نشمارد، بی معنا زندگی كرده است، نتیجه این كه، كار ما باید این باشد كه مقدسان را بشناسیم و شدیدا حرمت آن را نگه داریم و نگذاریم كه مورد غفلت و بی حرمتی قرار بگیرند، به عنوان مثال همه شما می دانید كه قرآن مقدس است ولی اگر قرآن را طوری بفهمید كه پایین باشد، اینجاست كه حسین كشی یعنی مقدس كشی شروع می شود، دوباره دقت كنید، این قرآن یك كتاب مثنوی مولوی كه نیست - كه تازه ارزش این مثنوی هم به قرآن است - اگر دیدید یك كسی این قرآن را كه یك حقیقت مقدس است طوری تفسیر می كند كه عظمت آن فرومی نشیند، بدانید كه او دارد مقدس كشی می كند، یك موقع است كه او می گوید: من همین قدر می فهم، ولی قرآن بالاتر از فهم من است، علماء حقیقی این گونه بوده اند و تلاش می كرده اند كه از این حقیقت مقدس متعالی چیزی بگیرند، این اسمش قرائتی نیست كه نفی قرائتی دیگر را بكند، ولی شما می بینید كه


گاهی در جامعه تلاش می شود كه برداشتی از قرآن بشود كه به شدت این حقیقت مقدس فرو كاسته شود، حد قرن را همین عالم محسوس گرفتن پایه همان مقدس كشی است، یعنی شما بدانید كه من و شما باید شاگرد علامه طباطبایی «رحمة الله علیه» باشیم كه تمام تلاشش این است كه یك ذره از عظمت متعالی قرآن را نشان بدهد و بعد هم اشاره كند كه عظمت قرآن از این كه گفتم خیلی بالاتر است، این همان شناخت مقدسات و حفظ حریم آنهاست، به حسین علیه السلام در كربلا نگاه كنید، اگر كسی آمد كربلا را طوری معنا كرد كه به شدت فرو كاسته شد، این همان مقدس كشی است. یا قبول دارید كه امام حسین علیه السلام امام است و امام یعنی حقیقت عالیه ای كه با حقایق عالم قدس ارتباط دارد. و تعبیرات متعددی كه در فرمایش خود ائمه و قرآن در این خصوص داریم، همچنان كه قران می گوید مقام امامت ابراهیم علیه السلام پس از طی منازلی مختلف به او رسید و در رابطه با مقام اول می فرماید: «و جعلناهم ائمة یهدون بامرنا» - انبیاء / 73 - آنان را امام قرار دادیم و آن ها از موضع و مقام «امر» ما - كه مقام «كن فیكون» است - انسانها را هدایت می كنند و اینكه می فرماید مقام امامان طوری است كه فعلشان، فعل خداست. یا اینكه نه فقط قبول دارید كه ائمه آدم های خوبی هستند. اگر گفتید حسین آدم خوبی است، بدانید كه پایه یك فرهنگی را گذاشتید كه نهایتش به حسین كشی ختم می شود. حرمت مقدسان باید به شدت حفظ شود و، البته فرق مقدسان و مقدسات با خرافات این است كه خرافات مبانی استدلالی و عقلی ندارد و تقدس شان دروغین است، در صورتی كه مقدسان واقعی، مبانی استدلالی و عقلی دارند، بحث ما روی مقدسان واقعی است، نه مقدسان غیر واقعی. البته چون انسان فطرتان برای مقدسان حرمت قائل است، ممكن است مصداقهای واقعی را گم كند و خرافی بشود، ولی چون به انسانها عقل داده اند، باید تلاش كند تا این مسئله را برای خود روشن كند.